سايت رسمي باشگاه تراكتورسازي با اعلام يك شماره حساب از مردم خواسته است كمكهاي نقدي خود به باشگاه را به اين حساب واريز كنند. اين حركت كه يادآور شيوههاي تيمداري در دو دهه پيش است معاني بسياري دارد اما پرداختن به آنها نيازمند فروخوردن خشم و حفظ خونسردي است. با هم چند نكته را در اين باره مرور ميكنيم:
آيا تراكتور يك تيم بحران زده است؟ تيمي كه در كورس قهرماني است، خوب بازي ميكند و حاشيه چنداني هم ندارد را نميتوان بحران زده ناميد. اين البته تا جايي است كه به مسايل فني مربوط ميشود. در مسايل مديريتي گويا با بحران مواجه هستيم. باشگاه پول چنداني در بساط ندارد و هر از گاهي صداي بازيكنها هم درميآيد. بحران واقعي اما اين هم نيست. بحران آنجاست كه به ذهن يك مدير خطور ميكند كمبود بودجه سازمانش را با اعلام شماره حساب و درخواست كمك از هواداران جبران كند. اينجاست كه علامت سوال مثل پتك به كله ميكوبد!
من هوادار تراكتور هستم. آيا اين موضوع هر چقدر هم كه با شعارهاي احساسي به خوردم داده شود، مرا قانع خواهد كرد كه به بانك سپه بروم و به حساب باشگاه محبوبم پول واريز كنم؟ سهم من در اداره اين باشگاه تا به حال چه بوده؟ كدام سهم مال من است؟ مديران هميشه در مصاحبهها از من ياد كردهاند و تمام. چرا در تمام اين سالها كسي به اين فكر نكرده كه راه رسيدن مرا به ورزشگاه درست كند. سوالاتي از اين دست بسيار است. فقط اميدوارم دوستان نخواسته باشند از اين طريق بدانند كه هوادار واقعي چه كسي است.
به دكهدار محله ميگويم چقدر ميخواهي بريزي به حساب؟ بلند ميخندد و پلاستيك جلوي باجه را مرتب ميكند تا باد سرد تبريز داخل دكه نشود .
امروز دوباره خبري از باشگاه بر خروجي سايت غير رسمي اش ! قرار گرفت و عنوان شده است كه كادر فني و بازيكنان بعد از بازي با ذوب آهن و در صورت نرسيدن پول تمرين را تحريم خواهند كرد ! اين خبر , اصل خود زني است ! و اگر از زبان ما گفته مي شد چه مي ناميدند ؟! خائن ؟ جاسوس ؟!
واقعيت اين است كه خود جعفري نيز مي داند با اين شماره حساب دادن ها دردي دعوا نمي شود و اين حركت وي نوعي تلنگر زدن به مسئولان است و يا بهتر بگويم اينكه بحران سازي براي حل بحران بزرگ است و اين همان نكته اي است كه ما از ماه ها پيش نوك خودكارمان روي آن هنگ است و ...
ولي خواهشا مراعات حال هواداري را كه از اين فوتبال كثيف و بي در و پيكر فقط 90 دقيقه بازي مي بيند را بكنيد .